جدول جو
جدول جو

معنی تلخ و ترش - جستجوی لغت در جدول جو

تلخ و ترش
(تَ خُ تُ)
محنت و مشقت دنیا. (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
به تلخ و ترش رضا ده به خوان گیتی بر
که نیشتر خوری ار بیشتر خوری حلوا.
خاقانی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ گُ تُ رُ)
ناموزون و کوتاه و تنگ، در صفت جامه: جامه ای تنگ و ترش، جامه ای تنگ و بی اندام. جامه ای کوتاه و تنگ و ناموزون. لباسی بدشکل. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تنگ و کوچک تر از اندازه، جای کم، در مضیقه
فرهنگ گویش مازندرانی
تند و تیز، تلخ و تیز
دیکشنری اردو به فارسی